سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

خروج کاروان اهل بیت از کربلا

شاعر : سعید بیابانکی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل

 دشت می بلعید، کم کم پیکر خورشید را            بر فـراز نیزه می دیدم، سرِ خورشید را

آسمـان گو تا بشـوید بـا گـلاب اشـک ها             گـیسوان خـفته در خاکسترِ خورشید را


بوریایی نیست در این دشت تا پنهان کند            پـیـکرِ از بـوریا عـریان ترِ خورشیـد را

چشم های خفته در خونِ شفق را وا کنید            تا بـبـیـند کـهکـشـانِ پـرپر خورشـید را

نیمی ازخورشید، در سیلاب خون افتاده بود            کـاروان می برد نـیم دیـگر خـورشید را

کاروان بود و گـلوی زخمی زنگـوله ها             ساربان دزدیده بود انگشتر خورشید را

آه، اشترها چه غمگین و پریشان می روند             بر فراز نــزه می بیـنم سرِ خورشید را

نقد و بررسی